دانشیار دانشگاه کالیفرنیا مطرح کرد؛

نویسندگان ایرانی نقش انکارناپذیری در حفظ زبان و ادبیات فارسی داشته‌اند/ همواره علاقه‌مند به حضور در نمایشگاه تهران هستیم

1403/02/18-09:30

خلیل‌الله افضلی، دانشیار دانشگاه کالیفرنیا و بنیانگذار موسسه بایسنغر در هرات ضمن اشاره به این نکته که پژوهشگران ایرانی نقش مهمی در حفظ زبان و ادبیات فارسی داشته‌اند، گفت: ما همواره علاقه‌مند بودیم که در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشته باشیم. 

به گزارش ستاد خبری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران طیف‌های مختلفی از ایرانیان را حول محوری به نام کتاب گردهم می‌آورد و این تجمع انسانی از جذاب‌ترین تجمع‌هاست. پیشرفت‌های ایران در حوزه علوم انسانی و تولید متون مختلف در این حوزه و همچنین تصحیح و انتشار نسخ مکتوبات کهن باعث شده تا نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تبدیل به ملجایی برای همه فارسی زبانان جهان و علاقه‌مندان به این زبان عزیز شود، یعنی کسانی که ممکن است در کشور خود به متون فارسی دسترسی چندانی نداشته باشند. 

همچنین حضور ناشران غیرفارسی زبان از دیگر کشورها نمایشگاه را به محلی برای تبادل فرهنگی میان زبان فارسی با سایر زبان‌ها نیز کرده است. درباره این موضوع با خلیل‌الله افضلی، دانشیار دانشگاه کالیفرنیا به گفت‌وگو نشستیم. افضلی پیشتر هنگام حضور در کشور خود در شهر هرات موسسه فرهنگی تحقیقاتی بایسنغر را بنیانگذاری کرده بود. با این گفت‌وگو در ادامه همراه شوید:

 

در حوزه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کالیفرنیا چه اقداماتی صورت گرفته است؟دانشجویان بیشتر کدام آثار فارسی را می‌خوانند و به آن علاقه دارند؟

در ابتدا باید بگویم رشته‌ای به نام زبان و ادبیات فارسی در این دانشگاه و دیگر دانشگاه‌های آمریکا وجود ندارد. شاخه‌ای به نام مطالعات ایران‌شناسی در دپارتمان فرهنگ‌ها و زبان‌های خاور نزدیک که مربوط به دانشکده علوم انسانی این دانشگاه است، به جذب دانشجویان در مقاطع مختلف تا دکترا می‌پردازد. دانشجویان این مقاطع واحدهای متنوعی از تاریخ، ادبیات، فرهنگ، جغرافیا و ادیان پیش از اسلام در ایران را در قالب کورس‌های مختلف پشت سر می‌گذرانند. تعداد واحدهای درسی در آمریکا در مقطع دکترا زیادتر از ایران است. در یک رُبع آموزشی (در دانشگاه‌های کالیفرنیا یک سال تحصیلی به چهار رُبع به لحاظ زمانی تقسیم می‌شود) دانشجویان دوره دکترا حداقل باید در سه کلاس نام‌نویسی کنند و در کنار آن به عنوان دستیار استاد کلاس‌های دوره لیسانس را نیز پیش ببرند. آنچه تاکنون در خصوص منابع ادبیات فارسی دریافتم این است که متون مشخص و برنامه ثابت و از قبل تعیین‌شده‌ای وجود ندارد. درس‌های پیشنهادی برای دانشجویان بیشتر بر اساس حوزه و قلمرو تحقیقی اساتیدی که در آن دانشگاه کار می‌کنند، تعیین می‌شود. در دانشگاه کالیفرنیا و لس‌آنجلس دو مرکز برای زبان و ادبیات فارسی به صورت ویژه تلاش می‌کند که به نام دو دانشمند مطرح ادبیات فارسی ابراهیم پورداوود و احسان یارشاطر نامگذاری شده است. مدیر هر دو مرکز آقای رحیم شایگان هستند که خوشبختانه توانسته‌اند منابع مالی خوبی برای این مراکز تهیه کنند و در نتیجه برنامه‌های علمی گوناگونی را سالانه راه‌اندازی کنند و به جذب دانشجویان و محققان بپردازند. همان گونه در پرسش قبلی هم اشاره کردم به صورت خلاصه تأکید بر متون منظوم مثل آثار رودکی، دقیقی، فردوسی، نظامی، جامی و... بیشتر از متون منثور است. از متون منثور علاقه‌مندی به کیمیای سعادت، آثار سهروردی و ابن سینا بیشتر دیده می‌شود. ادبیات پیش از اسلام نیز اینجا اهمیت زیادی دارد. از دیگر تفاوت‌ها با ایران و افغانستان علاقه کمتر به شعر سبک هندی و کم‌رنگ بودن ادبیات تصوف است. 

 

شما در این دانشگاه به چه کارهایی مشغول هستید؟

من کار خود را در این دانشگاه در آغاز سال تحصیلی ۲۰۲۲-۲۰۲۳ به عنوان دانشیار مهمان آغاز کردم. کار من در اینجا تاکنون در سه محور تدریس، تحقیق و فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی متمرکز بوده است. خوب است راجع به هر کدام کمی توضیح دهم. نخست: در سال‌ گذشته برای دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی نسخه‌شناسی و تصحیح متن و همچنین ادبیات کلاسیک فارسی از جامی تا بیدل تدریس کردم. در درس ادبیات کلاسیک تمرکز ما بیشتر روی شناسایی سبک هندی و اهمیت بیدل و بیدل‌شناسی بود. دوم: پروژه تحقیقی من در این دانشگاه در خصوص تاریخ ادبیات افغانستان در سده‌های اخیر است. در این پروژه من به سراغ مقامات‌نویسی صوفیان در سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی رفته‌ام. این ژانر از نثرنویسی فارسی در افغانستان تا کنون نادیده گرفته شده است و در تاریخ‌های ادبیات افغانستان تا آنجا که مطالعه کرده‌ام به آن اشاره نشده است. کتب مقامات حاوی نکته‌های اجتماعی، تاریخی و ادبی فراوانی هستند که می‌توانند برخی از زوایای پنهان را آشکار سازند. سوم: از حدود هشت ماه قبل کار خود را با بخش مجموعه‌های خاص کتابخانه پژوهشی چارلز ای. یانگ دانشگاه آغاز کردم. این کتابخانه حاوی مجموعه‌ای غنی از نسخ خطی عربی، فارسی، اردو، هندی، ترکی و حتی پشتو و کردی است که به لحاظ تعداد نسخه دومین کتابخانه بزرگ نسخ خطی با بیش از هشت هزار نسخه در آمریکاست.

بیشترین میزان نسخ به نسخه‌های عربی، فارسی و ترکی اختصاص دارد. کار فهرست‌نویسی من روی مجموعه دکتر کارو میناسیان از اطبای ارامنه اصفهان متمرکز است. مجموعه میناسیان بیشتر دربردارنده نسخ فقهی شیعی، سفینه‌ها و جنگ‌های دوره صفوی  و نسخه‌های پزشکی است. البته دیوان شعر، تاریخ، تفسیر، معمّا، نجوم، فال و طالع‌بینی و... هم در آن کم نیست. ما در حال تهیه یک پروژه «اَبَر داده» برای نسخه‌های این مجموعه هستیم که برای همه قابل دسترس باشد و تا جای ممکن مخاطبان از محتوای نسخه‌ها اطلاعات دقیق و درست را به دست بیاورند. قابل ذکر می‌دانم که برای نخستین بار دکتر تقی دانش‌پژوه پیش از انقلاب نسخه‌های این کتابخانه را در طی کمتر از سه ماه به صورت مجمل فهرست کرد و آن را چند سال بعد از فهرست‌نویسی در تهران و از طریق انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رساند. کار کنونی ما بسیار متفاوت از آنچه ایشان انجام داده‌اند است و ما وارد مباحث جزئی نسخه‌ها می‌شویم.  

 

به‌نظر شما برگزاری نمایشگاه‌های بزرگ و بین‌المللی مثل نمایشگاه کتاب تهران چقدر می‌تواند در رشد و گسترش زبان فارسی کمک کند؟

تاثیر بسیار زیادی می‌تواند داشته باشد. علاقه‌مندان زبان و ادبیات فارسی از طریق این نمایشگاه با آثار تازه در حوزه‌های مختلف آشنا می‌شوند. شعرا و داستان‌نویسان آثار خود را منتشر می‌کنند. مترجمان مهم‌ترین آثار ادبی جهانی را به زبان فارسی برمی‌گردانند. پژوهشگران آخرین تحقیقات خود را عرضه می‌کنند. این آثار از طریق نمایشگاه‌های کتاب به دست خواهنده و خواننده خود می‌رسد و نقد و بررسی می‌شود. نکات قوت و ضعف آن تبیین می‌شود و این خود می‌تواند سبب رشد زبان فارسی شود. 

 

چرا با موسسه پژوهشی بایسنغر در نمایشگاه حضور ندارید؟

بخش عمده‌ای از این مشکل بیرون از توان و امکانات ما بوده است. به نظرم دو مانع عمده در این امر دخیل بوده است. اول از آنجا که دولت‌های افغانستان در چند دهه گذشته رویکرد فرهنگی و به ویژه نگاه مثبت و خوش‌بینانه به ادبیات فارسی ندارند، برای مؤسسات و نهادهای فرهنگی شاغل در این کشور تا جای ممکن  سردرگمی و دشواری می‌آفرینند. اگر واضح‌تر بگویم مشکل داخلی ما این بود که در نتیجه عدم تصویب لایحه مؤسسات فرهنگی در وزارت اطلاعات و فرهنگ، مؤسسات فرهنگی پس از این که جواز مؤقت یک ساله را با طی مراحل مختلف امنیتی و مالی دریافت می‌کردند، بعدها وزارت اطلاعات و فرهنگ این سند را تجدید نمی‌کرد و دیگر بخش‌های مختلف دولتی آن را حتی به رسمیت نمی‌شناختند و هیچ مشکلی را نمی‌توانست حل کند. ما بارها مراجعه کردیم و متأسفانه سودی نداشت. لذا ترجیح دادیم خود را وارد این بازی‌ها و سردرگمی‌ها نکنیم. مهم این بود که بتوانیم کار کنیم و تولید فکری داشته باشیم. کتاب که منتشر شود، بعدها حتما به طریقی به دست مخاطب خود خواهد رسید. همچنین در طول این سال‌ها نشنیدیم یا کمتر شنیدیم رایزنی‌های فرهنگی در افغانستان از پروژه‌های بزرگ تحقیقی و نویسندگان افغانستانی با طرح‌های مختلف حمایتی کرده باشند مثل اینکه کتاب‌های مهم و تأثیرگذار را چاپ کرده باشند، همایش ادبی بزرگی را راه‌اندازی کرده باشند، در بازسازی بناهای تاریخی که میراث مشترک بشری است سهمی گرفته باشند و آرشیوها و کتابخانه‌های نسخ خطی و کتب نایاب این کشور را کمک فنی و علمی کرده باشند. اگر هم بوده بسیار اندک بوده است. سود حفظ این بناها قطعاً برای همه گویندگان زبان فارسی است. آبادی و شکوه مثلاً مزار ناصر خسرو، ابوریحان، سنایی، رابعه بلخی، خواجه عبدالله انصاری، عبدالرحمن جامی، گوهرشاد، بایسنغر، ابونصر فراهی و ده‌ها دانشمند، ادیب و هنرمند مشترک ما، می‌تواند کمترین سپاس‌گزاری ما به خدمات و آثار ارزشمند آ‌نها باشد.

 

زمانی که در هرات بودید تلاشی برای حضور در این نمایشگاه کردید؟

ما همواره علاقه‌مند بودیم که در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشته باشیم. بسیاری از علاقه‌مندان آثار مؤسسه بایسنغر در ایران حضور داشته و دارند. ما مرتب پیام آنان را دریافت می‌کردیم که از ما راه دریافت کتاب در ایران را می‌پرسیدند. اما خوب جالب است بگویم که ما حتی اجازه انتقال چهار نسخه از یک عنوان کتاب را از هرات به ایران نداشتیم و در صورت انجام چنین کاری در مرز کتاب‌ها ضبط می‌شد. هر بار کتابی را برای دوستی در تهران فرستادیم یک نسخه به دست یک مسافر و نسخه‌ای به دست یکی دیگر؛ با این وضعیت چطور می‌توان انتظار داشت که در یک نمایشگاه بزرگ شرکت کرد؟!

 

فکر می‌کنید آینده آموزش زبان فارسی در کشورهای غربی به کجا ختم می‌شود؟

آموزش زبان فارسی در غرب بر اساس نیازی است که نهادهای مختلف این کشورها جهت برنامه‌های درازمدت سیاسی و فرهنگی خود در منطقه ما دارند. بیشتر تحقیقات هم بر اساس سلیقه و پسند منابع مالی نهادها و انجمن‌هایی که در این حوزه اهداف مشخصی دارند، شکل می‌گیرد. لذا ما فارسی زبانان نباید توقع و انتظار خاصی از این تحقیقات و برنامه‌ها در غرب برای رشد ویژه زبان فارسی داشته باشیم. البته نمی‌توان برخی کارهای درخشان شماری از نهادهای شخصی و دولتی در آمریکا در قبال زبان فارسی را انکار کرد. به طور مثال دانش‌نامه ایرانیکا که توسط دانشگاه کلمبیا در نیویورک منتشر شد یکی از بهترین خدمات برای زبان فارسی و معرفی آن به انگلیسی‌زبان‌هاست. 

 

آینده زبان فارسی در کشور افغانستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زبان فارسی همین اکنون و در ظرف این دو سه سال پس از برگشت طالبان به قدرت، دچار تغییر شده است. زبان فارسی در این کشور در حال رشد نیست و سیر نزولی خود را می‌پیماید. تهدیدهای زیادی در برابر آن وجود دارد و حمایت نمی‌شود. بسیاری از کسانی که در حوزه ادبیات فارسی و تولید ادبی در این کشور فعال بودند، با روی کار آمدن طالبان این کشور را ترک کردند. برای این دسته از نویسندگان، محیط‌ جدید نیز زمینه مناسبی برای تولید ادبی نیست و لذا از هر جانب که بنگریم این برای ادبیات فارسی در افغانستان ضرر است. شماری از مقامات طالبان هم که گاه و بیگاه به صورت واضح و بی‌پرده دیدگاه خود را نسبت به زبان فارسی بیان کرده‌اند و رویکرد نامهربانانه آنان نسبت به این زبان و فرهنگ مشخص است. اکنون آنان حاکم این کشور هستند و همه امکانات نیز در اختیارشان است. باید ببینیم که این بار این زبان با تحمل چه آزارهایی از این دوره سخت گذر خواهد کرد.      

واضح و بدیهی است که نویسندگان و پژوهشگران در ایران بیشترین تلاش را برای حفظ زبان و ادبیات فارسی ایفا کرده‌اند. باور دارم چه بسا اگر ایران نمی‌بود و زبان فارسی تنها متکی به تاجیکستان و افغانستان بود، چیز امیدوارکننده‌ای از این زبان به عنوان زبانی نسبتاً پویا در جهان باقی نمی‌ماند. در میان ادبای افغانستان و تاجیکستان کسانی بودند که دغدغه این زبان را داشتند و برای آن بسیار تلاش کردند، اما از آنجا که امکانات محدودی داشتند و حرکت‌های فردی‌ آنها به جریان تبدیل نشد، نتوانستد آن گونه که شاید و باید برای زبان فارسی مفید واقع شوند. البته از تأثیرگذاری و تلاش کسانی چون صدرالدین عینی و لایق شیرعلی، عبدالغنی میرزایف، رسول هادی‌زاده، اعلاخان افصح‌زاد، روشن رحمان در تاجیکستان و قاری عبدالله، خلیل الله خلیلی، واصف باختری، عبدالحی حبیبی، علی اصغر بشیر، عبدالاحمد جاوید، محمدحسین بهروز، اسدالله حبیب، اسدالله شعور و امثالهم نباید به سادگی گذشت. صدها اثر ادبی به کوشش این افراد در خجند و کابل، دوشنبه و هرات، کولاب و غزنی، پامیر و بلخ به بهترین وجه منتشر شده و در دسترس همه فارسی‌زبانان قرار گرفته است. 

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می‌شود.

 

به ما بپیوندید: