در سراي كارنامه نشر
معاون كتابخانه ملي از مباني نسخهشناسي سخن گفت
1389/02/20-08:30
نشست «اصول و مباني نسخهشناسي در كتاب خطي براي كتابداران» با حضور دكتر حبيبالله عظيمي، معاون سازمان اسناد و كتابخانه ملي در سالن كارنامه نشر نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد./
به گزارش ستاد خبري سراي اهل قلم، اين نشست، (دوشنبه 20 ارديبهشت در سالن كارنامه نشر نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد.
دكتر عظيمي در ابتداي اين نشست، گفت: از مهمترين نكات نسخهشناسي كه از روزگار قديم مطرح بوده، نوع خط دستنوشتهها و مخطوطات بوده است. درباره تاريخ و انواع خط در عصر ظهور اسلام و پيش از آن در كتابهاي مربوطه، بسيار نوشته شده، اما مقصود از خط در اين نوشتار، خطوط اصلي موجود در آثار و كتابهاي خطي رايج در ممالك اسلامي است.
آغاز و گسترش كتابت در اسلام با ظهور اين دين همراه بود. از همان ابتدا تا حدود سه قرن، خط رايج بين ملل اسلامي، كوفي بود كه براي كتابت قرآن و كتيبهها و گاهي ديگر نگارشهاي عربي به كار برده ميشد. قلم كوفي كه در ابتدا بدون اعجام و اعراب بود، كوفي كهن ناميده ميشد، اما با گذشت زمان براي نگارش قرآن از مركب سياه و براي حركات و نقاط و حروف از رنگهاي مختلف استفاده شد.
وي به نكتهاي قابل توجه در حرفه نسخهشناسي اشاره كرد و گفت: گاهي ممكمن است نسخهشناس با وجود سابقه بسيار در حرفه خود، در نگاه اول متوجه قديمي نبودن نسخه نشود، چرا كه برخي از اين نسخ با سبك و سياق قديمينما تدوين شدهاند و دقت بيشتر نسخهشناس را ميطلبد.
دكتر عظيمي به تشريح خط هاي متفاوت در نسخ پرداخت و گفت: پس از خط كوفي، خط «نسخ» مطرح است كه از قرن چهارم تا هشتم مرسوم بوده. اين خط به راحتي خوانا بود و براي نگارش كتابهايي كه جنبه عمومي داشتند، نظير قرآن كه بايد مورد مطالعه عموم مردم قرار ميگرفت، استفاده مي شد.
وي افزود: از نيمه نخست قرن هشتم هجري، استفاده از خط نستعليق مرسوم شد كه بيشتر براي متون ادبي كاربرد داشت و همچنين در قطعات خوشنويسي نيز به كار مي رفت. از نيمه نخست قرن يازدهم، خط شكستهنستعليق رواج يافت كه خواندنش براي عموم دشوار بود و به همين دليل براي متوني به كار گرفته ميشد كه جنبه محرمانه داشتند، نظير اسناد و عريضههاي دانشمندان به پادشاهان. اين خط همچنين از سوي خوشنويسان نيز به كار گرفته و ماندگارترين اين آثار از سوي درويش عبدالمجيد طالقاني خلق شد.
وي به ذكر نكته قابل توجه ديگري در نسخهشناسي اشاره كرد و گفت: عموما دو صفحه نخست و پاياني نسخهها خالي گذاشته ميشد تا دانشمندان يادداشتهايشان را در آن بنويسند. به همين دليل اين صفحات گنجينهاي از نكتههاي خواندني و آموزنده انديشمندان را دربر ميگيرد.
معاون سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران در ادامه، توضيحاتي درباره خط سياق ارايه داد و گفت: اين خط اوايل صفويه و اواخر قاجار در ديوانها و دفاتر دخل و خرج استفاده ميشد و به نوعي رمزي نيز بود و از سوي تاجران بزرگ هم مورد استفاده قرار ميگرفت.
سپس دكتر عظيمي به بيان نكاتي درباره تذهيب پرداخت و گفت: از قرون ششم و هفتم هجري با توجه به آشنايي ايرانيان با صناعت كتابآرايي، كتابها با سليقههاي متفاوت تزيين شدند. در آن دوران كتابهاي متعلق به دانشمندان بزرگ، با دقت بيبشتري و به گونهاي زيباتر تذهيب و كتابآرايي ميشد تا اين آثار علاوه بر محتوا از ظاهر چشمنوازي نيز برخوردار باشند.
وي افزود: مهارتهاي ايرانيان تا اندازهاي در تذهيب چشمگير بود كه مكتبهايي در اين زمينه به وجود آمد و كه هر يك از آنها روش خاصي را در پيش گرفتند. از مهمترين نمونههاي تذهيب، «شمسه» است كه در دو صفحه اول كتاب كه خالي گذاشته ميشد به كار ميرفت.
دكتر عظيمي از سرلوح، كتيبه، ترنج و سرترنج و لچكي به عنوان انواعي از تذهيب نام برد و سپس توضيحاتي درباره روش اسليمي در تذهيب، ارايه كرد و گفت: روش اسليمي شامل طرحهاي ظريف و زيبا و خطوط درهم رفته و بسيار نازكي است كه برگها و گلها در آن شكل ميگيرند. اين روش در ايران ابداع شد و بيشتر حواشي در دوارن سلجوقيها و تيموريها از همين روش سود ميجستند.
وي به روش ديگري در تذهيب با عنوان ختايي اشاره كرد و گفت: در اين روش، گلها، غنچهها و برگهاي خاصي متفاوت با آن چه در طبيعت ديده ميشوند، وجود دارند. اين روش در ميان ايرانيان بهويژه در دوران ساسانيان استفاده ميشد.
دكتر عظيمي با اشاره به روش تذهيبي طلااندازي در سطور گفت: در برخي از نسخهها، ميان سطور دو صفحه نخست يا تمام صفحات، طلااندازي صورت ميكرفت، به گونهاي كه تمامي بخشهاي خالي بين سطور زرپوش ميشد و گاهي در كناره زمينه مذكور، تحرير مصور انجام ميگرفت.
وي در ادامه به بحث كاغذ در نسخهشناسي اشاره كرد و گفت: در فهرستنگاري نسخ خطي، معمولا رنگ و ضخامت كاغذ مورد توجه قرار ميگيرد. فهرستنگاران معاصر در كشورهاي شرقي، اوراق نسخه خطي را با صفت عام به اسامي معرفي كردهاند كه بيشتر جنبه تجربي دارند.
معاون سازمان اسناد و كتابخانه ملي كشور افزود: ابن نديم، شش دستهبندي در نوع كاغذ مشخص كرده كه به جز كاغذ فرعوني، بقيه مشهور به كاغذ خراساني بوده اند. سليماني،طلحي، نوحي، جعفري، طاهري و فرعوني اين شش نوعاند.
دكتر عظيمي نوع كاغذ را در تشخيص زمان و مكان كتابت مهم برشمرد و گفت: متأسفانه هنر كاغذشناسي به دست فراموشي سپرده ميشود.
وي دو ويژگي براي كاغذ خوب ذكر كرد و گفت: كاغذهاي مرغوب، محكم، بادوام و نرم و صافاند. براي تشخيص اين نوع از كاغذ ميتوان از حس لامسه و نور بهره برد.
وي پس از ارايه توضيحاتي درباره انواع كاغذ به ذكر نكاتي درباره جلد كتاب، پرداخت و گفت: آثار علمي دانشمندان پس از كتابت در اوراق، به دليل آسيبپذيري در برابر حوادث طبيعي و مرور زمان نيازمند حفاظهاي مقاومتر از كاغذ بود كه براي انجام اين امر مهم، عموما جلدهاي محكمي، ساخته شده كه از مقواي محكم، خوب و پوست حيوانات تأمين ميشد.
دكتر عظيمي ادامه داد: بنابراين هنر كتابسازي نسخههاي خطي با صحافي و جلدسازي تكميل شد، زيرا جلد، حافظ اوراق كتاب از آسيبهاي احتمالي است. به مدد ذوق هنرمندان و سليقه و نوآوريهاي آنان، آثار ارزنده و سبكهاي مختلف هنري در اين زمينه به وجود آمد. وي در ادامه به ذكر چند روش در جلدسازي پرداخت.