در حاشیه هفتمین روز نمایشگاه کتاب سی‌وچهارم؛

شعرخوانی در آیین رونمایی کتاب شعر «به آیین آسمان»

1402/02/27-16:39

دفتر شعر معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران با برپایی محفل‌های مختلف در شهرهای گوناگون کشور، به منظور اعتلای شعر آیینی و انتقال تجربه میان شاعران، نسل‌های مختلفی از شاعران آیینی را گرد هم جمع کرده است. 

به گزارش ستاد خبری سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب، آیین رونمایی کتاب شعر «به آیین آسمان» با حضور جواد حیدری، حجت‌الاسلام جواد محمدزمانی، محمود حبيبي کسبی، حجت‌الاسلام سیدمحمدمهدی شفیعی، مجتبی خرسندی، محمود یوسفی، الهام صفالو و نصيبا مرادی، همزمان با شهادت امام محمدصادق علیه‌ السلام روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت در کوشک کتاب برگزار شد.

محفل شعر «به آیین آسمان» از تابستان ١۴٠١ در خانه کتاب ایران، معاونت شعر و ادبیات داستانی آغاز شده و تا امروز چندین محفل در شهرهای مختلف کشور و با موضوعات مختلف برگزار کرده‌اند. در این محفل‌ها شاعران اهل بیت در نسل‌های مختلف به خواندن شعرهای خود پرداخته‌اند و در مراسم روز سه‌شنبه، ٢۶ اردیبهشت همزمان با هفتمین روز سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، از کتاب «به آیین آسمان» سلسله برنامه‌های دفتر شعر معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران در مناسبت‌های مذهبی که در شهرهای مختلف برگزار شده بود، رونمایی شد. در ابتدای این مراسم، شاعران حاضر به شعرخوانی پرداختند. در آغاز مراسم «الهام صفالو» شعری خواند که بخشی از ابیات آن چنین بود:

به اعتبار شما زنده‌اند منبرها
به نامی نامی‌تان قد کشیده باورها 
به احترام شما ایستاده تا محشر
قلم که ریشه دوانده‌ست چون صنوبرها
چنان ز باده‌ی توحید جرعه نوشیدی
که تا ابد شده بی‌تاب جام ساغرها 
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
چه جای جلوه و جولان ابن ملجم‌ها
تویی که خیل ملائک مطیع امر تواند
چه حاجتت به سپاه سیاه لشکرها
چقدر سرو که روییده پای مکتب تو
چقدر چشمه روان شد ز قلب دفترها
ز قول صادق تو زنده‌ایم تا محشر
ز قال صادق تو جان گرفته کوثرها
نشد میان تنور تو جان دهیم اما
نشان داغ تو مانده به جان نوکرها

پس از شعرخوانی صفالو، حجت‌الاسلام محمدزمانی شعر خود را خواند:
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینه‌ای که شب پیش، صبح صادق داشت
میان حوزه‌ی علمیه اختلاف نبود
که بهر رحلتش استاد، میل سابق داشت
و تا همیشه دگر بی‌مراد می‌مانند
چهارهزار مریدی که مرد عاشق داشت
به سمت مغرب اگر رفت عمر خورشیدش
هزار قله‌ی پرنور در مشارق داشت
چه با شُکوه غم خود به دل نهان می‌کرد
چه شِکوه‌ها که از آن فرقه‌ی منافق داشت
به غیر داغ محرم گلی ز باغ نچید
چقدر روضه گودال در دقایق داشت
خلیل بود ولی آتشش سلام نشد
همان که در نفسش عطری از حدائق داشت
هزار طایفه آمد، هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که «قال الامام صادق» داشت
سخن به محضرش این است ‌ای حقیقت علم
ندیده چشم زمانه طلوع این همه حلم
کدام بغض گلوگیر در نگاهت بود
که رو به پنجره‌ی آسمان نگاهت بود
هنوز در تب شمشیر علم و حکمت توست
حریم مدرسه‌هایی که رزم‌گاهت بود
گواه گفته‌ام این نخل‌ها که همچو علی
شب مدینه پر از بغضِ سربه‌چاهت بود
نمانده جز گل لاله به باغ ابراهیم
که بین خانه فقط شعله‌ها پناهت بود
چنان به نیمه‌شبی می‌شکست حرمت تو
که قلب دشمن تو نیز عذرخواهت بود
چه خوب می‌شد اگر دست‌کم سه شمع و ضریح
به قبر ساده‌ی ارواحُنا فداهت بود
برای غصه تو کاش جای صبری بود
و دست‌کم به مزار تو سنگ قبری بود

پس از حجت‌الاسلام زمانی، شاعر جوان، مجتبی خرسندی به شعرخوانی پرداخت:
نشانده پای منبر هم مخالف، هم موافق را
احادیثی که دارد روشنای صبح صادق را 
سزاوار است این مذهب به نام آن کسی باشد
که عمری پرورش داد آن همه راوی واثق را 
به غير از او که از ذریه‌ی اهل کرامت بود
چه کس اکرام می‌کرده است مزدوران سابق را
نمک از سفره‌های علم او برداشته یک عمر
ابوشری که می‌دانست تفسیر منافق را
کلام نافذ او در مقام روز رستاخیز
درآورده‌ست اشک حسرت آن قوم فاسق را
میان کوچه مردی را پی مرکب دوان کردند
که دارد اختیار هم مغارب هم مشارق را 
همان‌که خانه‌اش آتش گرفت و بسته شد دستش
مجسم می‌کند در ذهن ما بعضی دقایق را 
نوای روضه‌ی نوحوا علی العطشان او بوده‌ست
که تا روز ابد آتش زده دل‌های عاشق را 
یکی از نسل او در چهره‌ای از نور می‌آید
که روشن می‌کند در چشم ما اصل حقایق را 

در بخش دیگری از این مراسم، حجت‌الاسلام محمدمهدی شفیعی دو شعر از سروده‌هایش در رثای امام صادق(ع) و امام حسین(ع) خواند:
بر جبين آسمان آثار غم پيدا شده
نم‌نم باران دوباره راهی صحرا شده
در ميان سنگ‌ها آيينه‌ای تنها مباد
در ميان سنگ‌ها آيينه‌ای تنها شده
كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود
حبس در زندان فرعون زمان، موسی شده
«رب خلصنی» شده ذكر مدامش در قنوت
تنگ‌تر پيش نگاهش عرصه‌ دنيا شده
در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله
روضه‌های عصر عاشوراست كه برپا شده
روضه يک كودک آواره بی‌سرپناه
روضه‌ يک دختر بی‌تاب بی‌بابا شده
روضه‌ تنهايی زينب ميان دشمنان
روضه‌ قدهای از فرط مصيبت تا شده
هم‌نفس با كاروان شام در اين لحظه‌ها
مايه‌ی تسكين قلبش ذكر «ياز هرا» شده

شعر دوم این شاعر در رثای امام حسین (ع) چنین بود: 
بر فرض از دلیل و از اثبات بگذریم
قرآن تویی، چگونه از آیات بگذریم؟
روشن‌تر‌ین دلیل، همین اشک جاری است
گیرم که از متون و عبارات بگذریم
ما را نبود تاب تماشا، عجیب نیست
از صفحه‌های مقتل اگر مات بگذریم
تفصیل بندبند مصیبت نمی‌کنیم
انگشترت...، ز شرح اشارات بگذریم
یک خط برای روضه گودال کافی است
زینب چه دید وقت ملاقات؟... بگذریم
ما تیغ غیرتیم که از هر چه بگذریم
از انتقام خون تو هیهات بگذریم

محمود یوسفی، نصیبا مرادی، محمود حبيبي کسبی و رضا قاسمی نیز از دیگر شاعرانی بودند که در این جلسه به شعرخوانی پرداختند. در انتهای مراسم نیز، مرثیه‌سرای اهل بیت جواد حیدری به مرثیه‌سرایی پرداخت.

سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی‌ است» از۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت‌ ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی‌(ره) و همزمان به‌صورت مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است.

به ما بپیوندید: