یوسفعلی میرشکاک مطرح کرد؛

اگر کسی شاهنامه را کتاب بالینی خود نداند، ایرانی و شیعه نیست

1402/02/27-19:34

یوسفعلی میرشکاک گفت: اگر کسی شاهنامه را کتاب بالینی خود نداند، نه ایرانی است و نه هویت دارد و نه می‌تواند دعاوی تشیع داشته باشد.

به گزارش ستاد خبری سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نشست «گفت‌وگو درباره شاهنامه» دوشنبه، بیست‌وپنج اردیبهشت‌ماه۱۴۰۲ همزمان با ششمین روز نمایشگاه کتاب سی‌وچهارم با حضور یوسفعلی میرشکاک، شاعر و منتقد در سالن جوایز کتاب‌های سال نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.

میرشکاک در ابتدا به چرایی ضرورت مطالعه شاهنامه پرداخت و گفت: ما در تمدن مدرن و پست‌مدرن قرار داریم؛ تکیه این تمدن براساطیر روم و یونان است. غرب با تاکید بر اساطیرش، موضوع و موضع انسان را در نسبت‌ به خودش، جامعه، جنسیت، سیاست،‌ تربیت و سرگرمی تحلیل و توجیه می‌کند و همین باعث شده است علاوه برتکنولوژی غرب، فرهنگ غرب نیز برهمه‌جا سیطره پیدا کند.

وی با تاکید براینکه فونداسیون هویت دینی را هویت قومی شکل می‌دهد، ادامه داد: اگر یک قوم ویژگی‌هایی را نداشته باشند که بتوانند یک آیین را بپذیرند و باور کنند و از آن دفاع کنند، راه به‌جایی نمی‌برند و فردوسی در این مسیر است. انسان ایرانی نمی‌تواند با اسلام به‌گونه‌ای که اعراب پذیرفتند، کنار بیاید و فردوسی در شاهنامه این فونداسیون‌ها را احیا می‌کند و اساطیر را از آیین‌های مختلف و آنچه را لازم دارد برای کار خودش ملزوم می‌کند و به یادگار می‌گذارد و اندک اندک جامعه ایران چیزی می‌شود که فردوسی توقع داشته است.

صاحب کتاب «ستیز با خویشتن و جهان» افزود: روزی که فردوسی شاهنامه را تمام کرد مقولات انتظار، سوگ و شهادت و تکیه بر ولایت امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) مطرح نبوده است؛ فردوسی می‌دانسته در این دین جدید همان‌هایی مطرح است که در گذشته نیز رواج داشت.

میرشکاک در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ضرورت مراجعه مدام به شاهنامه گفت: معتقدم در شاهنامه برای تمام گرفتاری‌های ما جواب هست اما ما همین‌طور که قرآن را برای مردگان می‌خوانیم و به آن عمل نمی‌کنیم، همین نسبت را با فردوسی و دیگر بزرگان داریم، چنان‌چه در هیچ عرصه‌ای به سراغ قرآن نمی‎رویم مگر برای فاتحه و مردگان؛ شاهنامه را هم برای اینکه فردوسی کاری کرده است بزرگ می‌شماریم. 

وی ادامه داد: من بخش عمده‌ی عمرم را برای شاهنامه گذاشته‌ام و معتقدم شاهنامه برای تمام گیرودارهای فردی و جمعی، مبارزه با بد و بی‌راه، اخلاق جوان‌ها و شتابی که در وجودشان است و طریق حکومت‌داری، وظیفه فرد در برابر جامعه و حکومت و دیگر مسائل راهکار دارد. 

این منتقد ادبی، شاهان کیانی ایران را بنیان‌گذاران تمدن بشری دانست و ادامه داد: بنیان‌گذاران تمدن بشری که شاهان کیانی ایران هستند، مسیر انسانی را به‌کمالی می‌رسانند که انسان بی‌مرگ می‌شود و ما امروز بخاطر خلاء دانش فکر می‌کنیم کارکرد شاهنامه تمام شده است درحالی که مستشرقین توان یافتن این مطلب را ندارند و اگر واقعا بخواهیم از فردوسی یاد بگیریم حتی در مسئله پوشش مشکل نخواهیم داشت.

میرشکاک بازگشت به خود را مسئله‌ اساسی برای انسان دانست و با بیان اینکه انسان ایرانی یا می‌تواند کافر باشد یا موحد گفت: عنصر ایرانی شرک را برنمی‌تابد و بخاطر همین است که همواره متعادل نیستیم و همیشه به ‌افراط و تفریط می‌افتیم و راه نجات این است که منش سرشتی را دنبال کنیم و در این مسیر اگر در شاهنامه‌ریز شویم مشکلی باقی نخواهد ماند که حل نشود.

او به عادت ایرانی‌ها در شنیدارگرا بودن اشاره کرد و ادامه داد: عادت کرده‌ایم همواره کسی سخنرانی کند و ما گوش کنیم و نتیجه این می‌شود که تیراژ کتاب شاید از ۳۰۰ عدد هم کمتر شده باشد. هرکدام ما کسانی که اهل مطالعه و کتاب هستیم مکلف است رشد پیدا کند تا یک جمعی را که درد دین و دنیا و فرهنگ داشته باشند، پرورش دهد. 

این منتقد ادبی به تیراژهای بالای انتشار کتاب در فرانسه، آلمان و ژاپن اشاره کرد و با بیان اینکه در این کشورها به‌رغم تکنولوژی چنین وضعیتی وجود دارد ادامه داد: مشکل مطالعه نکردن ما در ایران بخاطر گرانی و اقتصاد نیست، چرا در همه خانه‌ها قرآن و دیگر کتاب‌هایی وجود دارد و کسی به سراغشان نمی‌رود. 

میرشکاک رشد فردی را عامل رشد جامعه دانست و گفت: شاهنامه فردوسی کتاب اول ادب فارسی است؛ اگر کسی شاهنامه را کتاب بالینی خود نداند، او نه ایرانی است، و نه هویت دارد، و نه می‌تواند دعاوی تشیع داشته باشد؛ چراکه اگر فردوسی نبود اصلا سوگ امام حسین(ع) در نمی‌گرفت.

سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی‌است» ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی‌ (ره) تهران و همزمان به‌صورت مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است.

به ما بپیوندید: