
نوشتن با طعم آموزش/وضعیت کتاب در کشور آشفته نیست
1403/02/19-20:59
نمایشگاه کتاب در نخستین روز، میزبان معلمان جوانی بود که سودای نویسندگی در سر دارند. تدریس در مدارس به معنای یافتن سوژههای ناب برای داستاننویسی است.
به گزارش ستاد خبری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نشست مقدمات نویسندگی، چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه در نمایشگاه کتاب با حضور جمعی از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و معلمان آموزش و پرورش برگزار شد.
مرتضی مجدفر، در این نشست گفت: برخلاف آنچه همگان میگویند، وضعیت کتاب در کشور آشفته نیست. اگر تیراژ کتابها اندک است یا به چاپ دوم نمیرسد، به دلیل آن است که نویسندگان مخاطب را به خوبی نمیشناسند.
وی افزود: باید مخاطبان را بشناسید و نیازهایش را نشانه بگیرید تا کتابتان با استقبال مواجه شود. زمینهها و بسترهایی نیاز است که توانایی نوشتن را در شما تقویت کند. زمینه من برای نویسنده شدن پدرم و استادانی بودند که در این راه موجب پیشرفت من شدند.
مجدفر ادامه داد: زمانی که انشای کلاسی مینوشتم، پدرم سوژهها را تغییر میداد. او همواره کتابهای خوبی میخرید و با من همخوانی میکرد. او سه دیوان شعر به زبان ترکی دارد. بعد از انقلاب مجلهای به زبان ترکی دیدم. پدرم با سردبیر صحبت کرد و از او درخواست کرد که من آنجا کار کنم. اکنون ۱۲۳ عنوان کتابم چاپ شده است. یک مجموعه ۱۰ جلدی قرار است تا مهرماه چاپ شود و چند کتاب دیگر نیز در دست ناشران دارم. تا مهرماه تعداد کتابهایم به ۱۴۰ عنوان میرسد. به ندرت کتابهایم در چاپ اول ماندهاند و یکی از کتابهایم ۸۶ بار تجدید چاپ شده است.
وی همچنین با اشاره به این نکته که نوشتن باید استمرار داشته باشد، گفت: نخستین کتابم را انتشارات گوتنبرگ منتشر کرد. در دهه ۴۰، آقای کاشیچی، مدیر این انتشارات کتابها را کیلویی میفروخت. دخترش میگوید در آنزمان پدرم هرروز با یک گونی پول به خانه بازمیگشت. در نوشتن باید استمرار داشته باشید. نوشتن راحت نیست، عرقریزان روح است. باید معلم خوب داشته باشید، آثار فراوان بخوانید و توانایی پاره کردن آثارتان را داشته باشید و سبکهای مختلفی را بخوانید.
مجدفر با تاکید براینکه معلمی پرسوژهترین حوزه است، بیان کرد: هرروز با ۳۵ کودک در ارتباطید. هرکدام سوژهای متفاوت هستند. من یک دفترچه دارم که سوژهها را در آن مینویسم. سپس آنها را به بالای کامپیوترم میچسبانم. به صورت پازلی به نوشتن نگاه کنید. به این فکر نکنید که باید کتابی بنویسید، داستانها را بنویسید و سپس آنها را تبدیل به کتاب کنید. در سفر به شهرری، راننده تاکسی میگفت که فرزندش کلمات را اشتباه هجی میکند، وقتی به مدرسه مراجعه کرده بود متوجه شده بود، معلم لکنت زبان دارد و برای همین شاگردان هم برروی هر واژه تاکید اضافی میکنند.
وی ادامه داد: کتابی نوشتهام درباره مدیرانی که اخراج شدهاند. خود نقشه راهی است برای مدیران که اشتباهات آنها را تکرار نکنند. اگر تاریخ تدریس میکنید، میتوانید داستانهای تاریخی را تبدیل به نمایشنامه کنید و با دانشآموزان اجرایش کنید. در آمریکا معلم جایگزین داریم. یکی از داستانها درباره معلمان آمریکایی، درباره معلم جایگزینی است که به یک دانش آموز بیمار در بیمارستان درس میداد. این دانش آموز که دچار سوختگی شده بود، بعد از تدریس معلم بهبود یافت و امید به زندگی پیدا کرد. معلمی شغل شیرینی است که داستانهای جذابی در دل خود دارد.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.