در کارگاه اختصاصی اقتباس ادبی در نمایشگاه کتاب مطرح شد؛

شیوا مقانلو: ۸۵ درصد فیلم‌های اسکاری، اقتباسی هستند

1404/02/25-20:22

«کارگاه اختصاصی اقتباس ادبی» با حضور شیوا مقانلو، نویسنده و مترجم، و شبنم اعرابی، مدیر نشست، در سرای هنرگان کتاب برگزار شد.

 

به گزارش ستاد خبری سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، بنفشه اعرابی، مدیر پروژه هنرگان، در ابتدای این نشست گفت: هنرگان کتاب که‌ ایده آن از چندین سال پیش با هم‌فکری ایوب دهقانکار، مشاور امور فرهنگی، شکل گرفت و به ارتباط هرچه بیشتر کتاب و هنر‌های مختلف می‌پردازد، به اقتباس از کتاب در تئاتر و سینما اختصاص دارد.

 

شیوا مقانلو گفت: مشکل اصلی سینمای ما فیلم‌نامه است و در سال‌های اخیر توجه به اقتباس ادبی از سوی کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌های سینما و پلتفرم‌هایی که به ساخت فیلم و سریال روی آورده‌اند، بیشتر شده است.

 

او افزود: براساس پژوهش‌های سینمایی، ۸۵ درصد فیلم‌هایی که تاکنون اسکار گرفته‌اند، اقتباسی هستند و بیشتر فیلم‌نامه‌هایی که در غرب براساس متون ادبی نوشته شده‌اند، براساس آثار نویسندگانی از قرن ۱۵ تا ۱۶ هستند.

 

به گفته مقانلو، شکسپیر یکی از نویسندگانی است که آثارش بار‌ها و بار‌ها اقتباس شده و فکر می‌کنم در تمام دنیا از آثار شکسپیر بیش از هر نویسنده‌ای اقتباس شده باشد و همچنان این روند ادامه خواهد داشت.

 

او افزود: در تمام دنیا از آثار گنجینه ادبی اقتباس می‌کنند و قریب به ۵۴درصد اقتباس‌های سینمایی از گنجینه ادبی جهان است اما باید دید سهم اقتباس سینمایی از گنجینه ادبیات کهن ما چقدر است. ما در ایران داستان‌نویسان خوبی داریم؛ اما به‌سبب ویژگی زبانی و برخی بازی‌های زبانی و اینکه بیشتر داستان‌ها ذهنی هستند و عینیت پیدا نمی‌کنند، نمی‌توان آن‌ها را اقتباس کرد.


مقانلو با بیان این مطلب که «شاهنامه» فردوسی یکی از مهم‌ترین آثاری است که به شکل‌های مختلف از آن اقتباس شده، گفت: «گلستان سعدی» و «کلیله و دمنه» نیز ازجمله متونی هستند که منبع خوبی برای اقتباس به شمار ‌می‌روند.

 

او افزود: یکی از مشکلات اصلی برای پرهیز از اقتباس سینمایی از گنجینه ادب کلاسیک، مسئله بودجه است. بار اصلی تولید فیلم بر دوش نویسنده است؛ اما برای فیلمنامه‌نویس بودجه کافی اختصاص داده نمی‌شود و جایگاه نویسنده در سینما چندان جدی گرفته نمی‌شود.

 

مقانلو ادامه داد: در جامعه سینمایی، توجه به خواندن آثار ادبی اهمیت چندانی ندارد. بسیاری از سینماگران گمان می‌کنند که خودشان می‌توانند بنویسند و نویسندگی را به‌عنوان یک فن و تکنیک نمی‌بینند. چنین نگاهی موجب شده تا سینمای ما ضعیف شود.

 

به‌گفته مقانلو، در ادبیات معاصر فارسی، داستان‌های متعددی داریم که از قابلیت بالایی برای اقتباس سینمایی برخوردارند.

 

دبیر ادبیات خارجی انتشارات نیماژ گفت: مجموعه داستان «زخم شیر» نوشته صمد طاهری یکی از مجموعه داستان‌های درجه‌یکی است که اتفاقاً اقتباس سینمایی از این مجموعه داستان شده است.

 

او ادامه داد: بسیاری از کسانی که داستان و رمان می‌خوانند و ادبیات جهان را دنبال می‌کنند، وقتی فیلمی را می‌بینند، به‌راحتی درمی‌یابند که فیلمنامه‌نویس از چه اثری اقتباس کرده است؛ اما اگر به تیتراژ بیشتر این آثار نگاه کنیم، اسمی از اثری که از آن اقتباس شده، نیست.

 

مقانلو ادامه داد: البته یکی از چالش‌های کارگردان و تهیه‌کننده برای این که نامی از اثری که از آن اقتباس شده، برده نمی‌شود، به این دلیل است که در ایران قانون کپی‌رایت رعایت نمی‌شود. به همین دلیل، کارگردان و تهیه‌کننده برای جلوگیری از دردسر‌های احتمالی نام اثری که از آن اقتباس کرده‌‌اند نمی‌آورند و گاه در تیتراژ عنوان می‌کنند که این اثر برداشتی آزاد از کدام کتاب است.

 

این منتقد سینما در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: با متن ادبی سینماگران به سه گونه برخورد می‌کنند. در شیوه نخست در ساخت فیلم به متن اصلی به‌طور کامل وفادار باقی می‌مانند و ما‌به‌ازای هر کلمه یک تصویر می‌گذارند. در بیشتر موارد در سینما با آثار شکسپیر چنین برخوردی کرده‌اند. برای مثال، اگر «رومئو و ژولیت» را نگاه کنید و با متن تطبیق بدهید، درمی‌یابید که کارگردان به متن اصلی کاملاً وفادار بوده است.

 

او افزود: در شیوه دوم کارگردان متن را با توجه به مکان و زمان ساخت و بسته به نوع مخاطبش تغییر می‌دهد؛ مثلاً لحن داستان را تغییر می‌دهد. در بیشتر موارد کسی که متن اصلی را خوانده باشد و بعد فیلم اقتباس‌شده را ببیند، بیشتر با فیلم ارتباط برقرار می‌کند و فیلم را بیشتر از متن کتاب دوست خواهد داشت.

 

به‌گفته مقانلو «ناخدا خورشید» یکی نمونه‌های موفق اقتباس در سینما است که ناصر تقوایی این فیلم را بر‌اساس یک رمان کاملاً آمریکایی و براساس حال‌وهوای جنوب ساخته است. در واقع، ناصر تقوایی این متن را برای خودش کرده است.

 

این داستان‌نویس ادامه داد: در اقتباس نوع سوم، کارگردان برداشت آزاد از متن اصلی می‌کند و بیشتر آثار سینمایی و سریال‌هایی که ساخته می‌شوند برداشتی آزاد از یک داستان یا رمان هستند.

 

این نویسنده در ادامه با اشاره به فیلم «شب‌های روشن» فرزاد مؤتمن گفت: این فیلم برداشتی آزاد از رمان «شب‌های روشن» داستایِفسکی است.

 

مقانلو در ادامه با اشاره به سخن همینگوی که می‌گوید پس از مارک تواین دیگر هیچ داستان جدیدی نوشته نشده است، گفت: این جمله همینگوی کاملاً درست است. با اینکه سوژه تمام داستان‌ها تکراری شده و عملاً سوژه داستان‌ها تمام شده، هر نویسنده بنا به نگاه منحصربه‌فردی که دارد و نوع بیانی که دارد، همچنان داستان می‌نویسد.

 

این نویسنده «کنت مونت کریستو» را یکی از مهم‌ترین رمان‌های جهان خواند که در قرن ۱۹ نوشته است و گفت: براساس و متأثر از این رمان فیلم‌های متعددی ساخته شده است؛ مثلاً در ترکیه «ازل» که اتفاقاً ایرانی‌ها هم آن را دیده‌اند، براساس این کتاب نوشته شده است. در ایران نیز سریال «قطب شمال» نیز براساس این رمان نوشته شده است که اتفاقاً اثر بسیار ضعیفی بود.

 

مقانلو در بخش دیگر سخنانش با اشاره به آثار اقتباس ایرانی گفت: در ایران بیشتر از آثار خارجی اقتباس شده است؛ اما در میان نویسندگان ایرانی آثار هوشنگ مرادی کرمانی بیش از همه اقتباس شده است.

 

داریوش مهرجویی یکی از کارگردان‌های ایرانی است که بیشتر فیلم‌هایش اقتباسی است او هر بار که از آثار نویسندگان ایرانی اقتباس کرده، موفق بوده است.

 

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از ۱۷ اردیبهشت آغاز شده و تا ۲۷ اردیبهشت‌ ۱۴۰۴ با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی(ره) ادامه خواهد یافت. هم‌زمان با برگزاری بخش حضوری نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴ تهران، بخش مجازی نمایشگاه نیز در سامانه book.icfi.ir امکان خرید غیرحضوری کتاب را برای علاقه‌مندان فراهم کرده است.

به ما بپیوندید: