
پیوند دوباره پس از هفتاد سال استیلای کمونیسم؛ آنها با چنگ و دندان از آیین و زبان نیاکان پاسداری کردند
1402/02/29-09:26
علیاشرف مجتهد شبستری گفت: بهرغم تلاش بیوقفه شوروی برای زدودن فرهنگ و زبان ملی تاجیکها، آنها با چنگ و دندان از آیین و زبان نیاکان حراست کردند. به دلیل فاصلهای که بهویژه در هفتاد سال استیلای کمونیسم بین ایران و تاجیکستان افتاده، مردم دو کشور از تحولات اجتماعی و فرهنگی همدیگر کم اطلاع هستند.
به گزارش ستاد خبری سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، علیاشرف مجتهد شبستری، از دیپلماتهای صاحبنام ایرانی است که سالها در دفاتر سازمان ملل متحد در تهران و ژنو ماموریت داشت، اما آنچه از او تاریخ معاصر ایران ثبت شده، سالهای ماموریتش به عنوان نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در جمهوری تاجیکستان است. حضور متفاوت و شگفتانگیز او در این کشور تازه استقلال یافته - و بعدها گرفتار در جنگ داخلی - بیش از هرچیز احترام مردم تاجیکستان را نسبت به ایران و ایرانیان باعث شد. فعالیت مجتهدشبستری در تاجیکستان آنقدر مطالعه شده و از روی برنامه بود که بعدها به عنوان یکی از متخصصان اصلی جامعه و فرهنگ تاجیکستان در ایران مطرح شد و حتی تاسیس انجمن دوستی دو کشور نیز به دست او صورت گرفت. به مناسبت حضور تاجیکستان به عنوان میهمان ویژه رویداد سیوچهارم با او گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میآید.
تاجیکستان در این قرون تاریخ سیاسی پر فراز و نشیبی را از سر گذرانده است. آنها مدام مورد هجوم «دیگری»ها بودهاند، اما به طرز درخشانی توانستند فرهنگ و زبان خود را حفظ کنند. اگر موافق باشید، گفتوگو را با همین موضوع آغاز کنیم.
تاجیکان تاریخیپر فراز و نشیب، دردناک و پر حادثهای داشتهاند. سرگذشت فرهنگ و زبان مردم تاجیکستان، همچون سرگذشت سیاسی و اجتماعیشان، بسیار پرحاشیه و سوگناک بوده است. همواره در معرض توفانهای صعب و یورشهای بیمنطقِ فرهنگهای ضعیفتر و خشنتری بوده که نمیتوانستند بدویت خود را در رقابت با این زبان و فرهنگ کهنسال و غنی پنهان سازند و برتری را با شمشیر، شکنجه و عداوت جستوجو میکردند. این قطعه از سرزمین شعر و ادب آریایی، در قرن شانزدهم میلادی به سبب تعصـبات قومی، منطقه ای، مذهبی و ضعف در اندیشه و تدبیر امرا و سلاطین وقت، از پیکر واحد ایران زمین جدا شد. در این قرن قبایل ترک و ازبک، آسیای مرکزی را تصرف کردند و رابطه های سیاسی و فرهنگی آسیای مرکزی و ایران بهطور عملی قطع شد. در دوران شوروی تلاشهای فراوانی برای دور نگاهداشتن تاجیکان از فرهنگ نیاکانشان صورت گرفت. زمانی هم که تاجیکان خواستند دولت خودمختار یا جمهوری داشته باشند، آنها را از مراکز سیاسی و فرهنگی مانند سمرقند، بخارا، فرغانه و... که گهواره تمدن تاجیکان بود جدا کردند و در روستائی نه چندان معروف، مرکز علمی، فرهنگی و پایتخت برایشان درست کردند. مردم از دین ومذهب محروم شده مساجد و مدرسهها ویران گردیده کتابها سوزانده شده و اهل علم و هنر به قتل رسیدند. ازسال ۱۹۲۷ تغییر تدریجیخط فارسی به الفبای لاتینی آغاز شد تا اینکه در ۱۹۲۹ خط لاتین رسمیت یافت و در ۱۹۴۰ الفبای سریلیک جایگزین خط لاتین شد.
بسیاری از فرهیختگان تاجیک اعتقاد دارند که با تغییر خط آنها بیسواد شدند. نظر شما در اینباره چیست؟
بله. بسیاری از فرهیختگان تاجیک معتقدند که به خاطر تغییر خط عملاً بیسواد شدند. رژیم کمونیستی شوروی برای دور کردن آنها -که جزو معدود اقوام دارای فرهنگ کهن در آسیای مرکزی بودند- از فرهنگ و آئین و دین نیاکان، خط فارسی را عوض کردند. جنگ داخلی در تاجیکستان نیز در ادامه همان سیاست دور کردن همزبانان و همفرهنگان از همدیگر بود اما خوشبختانه فتنهانگیزان موفق نشدند. دولت و اپوزیسیون تاجیک با درس گرفتن از فرهنگ غنی خود و به کمک ایران و روسیه به این جنگ برادرکش خاتمه دادند. در اینجا باید یادآوری کنم که برغم تلاش بیوقفه و اعمال خشونت شوروی برای از بین بردن دین، زبان و فرهنگ تاجیکان، این مردمان پاکسرشت با چنگ و دندان از فرهنگ، زبان و آئین نیاکان خود محافظت کردند. به قول یکی از اساتید برجسته تاجیکی در زمان شوروی اندرونی ما تاجیک مانده ولی بیرونی ما شبیه روسها شده بود.
تدوین کتاب «آموزش خط نیاکان» در ایران و توزیع آن در تاجیکستان تا چه میزان توانست اثرات مثبتی در بین تاجیکان داشته باشد؟
درسال ۱۳۷۱ زمانی که کتاب «آموزش خط نیاکان» به کمک اساتید تاجیکی و وزارت آموزش و پرورش و با همت دکتر حداد عادل در تعداد دویست هزار نسخه چاپ و توسط سفارت ایران توزیع شد، تعدادی از آنها به سمرقند و بخارا نیز رسید. چند ماه بعد اطلاع یافتیم که چون در صفحات آخر آن کتاب آیاتی از قرآن نیز چاپ شده، به خاطر قداست آنها جزو جهیزیه عروسها گذاشته میشود. لازم به ذکر است که در آن ایام قرآن در دسترس مسلمانان آسیای میانه نبود. همانطور که در بالا اشاره شد از دلایل عمده تغییر خط، دور کردن مردم مسلمان آسیای میانه و قفقاز از تعالیم قرآن و فرهنگ نیاکانشان بود. جالب است مخاطبانتان بدانند که احترام به اهلبیت در تاجیکستان بسیار بالا است. اگر کسی صاحب فرزند دو قلو دختر باشد حتما اسامی آنها فاطمه و زهرا گذاشته شود. اگر پسر باشند حسن و حسین نامگذاری میشوند. کربلاییخوانی از مراسمی است که هنوز در برخی از نقاط در ایام محرم برگزار میشود.
تاجیکان در سمرقند و بخارا از صدر اسلام همواره در بسط و نشر علم و حکمت و آموزههای دینی پیشرو و مدارس دینی بخارا درگذشته شهره آفاق بوده و اولین تفاسیر قرآن در بخارا نوشته شده است. همین پیشینه درخشان و فرهنگ غنی بود که تاجیکان را در طول اعصار و در مقابل حمله اقوام مختلف محافظت کرده است.
یکی از مشکلاتی که باعث شده عامه مردم در ایران آگاهی کمی درباره تاجیکستان معاصر داشته باشند، کمبود یا حتی نبود روایت از تاجیکستان است. روایت شما بهعنوان یک دیپلمات کهنهکار از استقلال تاجیکستان و اقدامات فرهنگی این کشور چیست؟
در آستانه فروپاشی شوروی که اندکی فضا باز شده بود و پس از استقلال به سرعت روند بازیابی هویت فرهنگی و خودآگاهی ملی با تأکید بر طلب آزادی و استقلال زبان تاجیکی آغاز شد. تاجیکان به احیای آئین، فرهنگ و دین خود پرداختند. زبان و فرهنگ نیاکان را محور هویت ملی و تحکیم روابط با کشورهای همفرهنگ و هم زبان را در زمره اولویتهای سیاست خارجی این کشور قرار دادند.
پس از کسب استقلال، به ابتکار امامعلی رحمان رئیس جمهوری تاجیکستان در راستای حمایت از زبان، معنویت و فرهنگ نیاکان، دورهای نو برای پیشرفت زبان تاجیکی شروع شد، دایره استفاده آن گسترش کامل پیدا کرد، با تصویب قانون ویژه، زبان تاجیکی بهعنوان زبان دولتی استقرار یافت و جهت پاسداشت آن روز ۵ نوامبر در تقویم کشور روز زبان دولتی اعلام شد.
در سال ۱۳۷۰ سفارت ایران در دوشنبه تاسیس شد و شما بهعنوان نخستین سفیر به این کشور سفر کردید. از چند و چون تاسیس این مقر سیاسی در دوشنبه صحبت کنید.
قرنها بود که به بهانههای مختلف بین ما دو ملت فاصله انداخته بودند. هفتاد سال شوروی دیوار آهنین بین ما کشید. اما فرهنگ مشترک غنی ما و تاجیکان مانع از گسستن رابطهها شد و متعاقب استقلال تاجیکستان ایران اولین کشوری بود که با استقبال بی نظیر تاجیکان سفارت خود را در دی ماه ۱۳۷۰ دردوشنبه افتتاح کرد. از آن تاریخ تاکنون حتی در ایام جنگ داخلی مبادله هیئتهای سیاسی، اقتصادی و بهویژه فرهنگی بین دو کشور صورت گرفته و تعاملات فیمابین روزبهروز گسترش یافت. همکاریهای بزرگ اقتصادی و تجاری انجام گرفت. تبادل نظر و هماهنگیهای ارزشمندی در مجامع بینالمللی برقرار شد و هر کدام ازسفرای دو کشور تا به امروز در احیای روابط به سهم خود تلاش کردند.
از نظر شما در این روابط نقش سیاست پررنگ است یا فرهنگ؟
کارشناسان بر این باورند که با وجود گسترش روابط سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان مشترکات فرهنگی هنوز هم بهعنوان اساسیترین زمینه تحکیم پیوندها میان مردم این دو کشور محسوب میشود زیرا ریشههای تاریخی یکسان، زبان مشترک و دین واحد در کنار تشابه سنتها، آیینها و باورهای اجتماعی ملی و محلی، شرایط بیبدیلی را برای توسعه بیش از پیش مناسبات فرهنگی میان دو کشور فراهم آورده است.
با وجود نقش پررنگ فرهنگ در این تعاملات سهم تفاهمنامههای فرهنگی و سیاسی بین تهران و دوشنبه چگونه است؟
تفاهمنامههای زیادی در زمینه همکاریهای عملی و فرهنگی بین دو کشور در سفرهای مقامات دو کشور به امضا رسیده از تفاهمنامه منعقده در زمینههای مختلف حدود چهل درصد آنها در حوزههای فرهنگی بوده است. هفتههای فرهنگی، مبادلات استاد و دانشجو، رفتوآمد هنرمندان و اهل فرهیختگان دو کشور، خواهر خواندگی بین شهرهای مختلف دو کشور، نویسهگردانی و چاپ کتابهای ایران در تاجیکستان و بالعکس، شرکت گروههای موسیقی و تئاترهای تاجیکی در جشنواره فجر و مبادلات ورزشی، آموزش چوگان به جوانان تاجیک توسط فدراسیون چوگان و بسیاری دیگر از فعالیتهای فرهنگی بین دو کشور انجام گرفته است.
لازم به ذکر است که در دوران شوروی نیز، رفت و آمدهای بسیار کمی بین بزرگان فرهنگی ایران و تاجیکستان صورت گرفته که از جمله آنها به سفر استادان سعید نفیسی و پرویز ناتل خانلری به تاجیکستان و استادان بابا جان غفوراف و استاد تورسونزاده به ایران را میتوان نام برد. بیتردید حضور شاعر و ادیب توانای ایرانی استاد ابو القاسم لاهوتی در تاجیکستان در دوران استیلای کمونیسم در شناخت ادبی و فرهنگی تاجیکان از ایران موثر بوده است.
روابط تهران و دوشنبه از چه تاریخی به ثبات رسید؟
روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری تاجیکستان را به چهار مقطع میتوان تقسیم کرد. دوره پنج ساله اول که مقارن با جنگهای داخلی تاجیکستان بود و سفارت جمهوری اسلامی ایران در این کشور در زمینه حل منازعه اقدامات موثر انجام داد. بنده در زمان نگهای داخلی در آنجا سفیر بودم. در اجرای سیاست میانجیگری کشور متبوع خود، برای حفظ و تقویت روابط فیمابین و استقرار صلح و امنیت در تاجیکستان جان و اعتبار سیاسی خود را به مخاطره انداختم که مورد تقدیر دولت و اپوزیسیون، شورای امنیت و صلیب سرخ بینالملل نیز قرار گرفت. دوره دوم که از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۴ طول کشید و در این دوره شاهد گسترش روزافزون روابط ایران و تاجیکستان هستیم به نحوی که بیش از ۱۶۰ تفاهمنامه همکاری در این دوره منعقد شد. دوره سوم شامل سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ است که به دلایل مختلف سوء تفاهمهای بین دو کشور بروز کرد و روابط دو کشور به گرمی سالهای گذشته نبود. در نهایت دوره چهارم که از ۱۳۹۸ و با سفر دکتر محمدجواد ظریف و وزیر کشور وقت به دوشنبه و سفر متقابل وزای آنها به ایران شاهد تقویت روزافزون روابط دو کشور هستیم. انتخاب تاجیکستان به عنوان اولین مقصد سفر آیتالله ابراهیم رئیسی ریاست جمهوری اسلامی ایران در دولت سیزدهم نشاندهنده نقش و جایگاه مهم تاجیکستان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عزم دو کشور در ارتقاء روابط در سطوح مختلف است.
مهمترین موضوعات مورد توافق بین ایران و تاجیکستان را در چه مواردی میدانید؟
اشتراکات فرهنگی و تمدنی وسیع دو ملت و کشور، سیاست خارجی همسایه محور دولت جدید ایران، برنامههای گسترده صنعتی تاجیکستان، بسترهای گردشگری و چالشهای امنیتی چون تروریسم، افراطگرایی و جرائم سازمان یافته مهمترین زمینههای همکاری دو کشور است و با عنایت به ظرفیتهای فراوان موجود بین دو کشور و همچنین اراده سیاسی مقامات عالی دو کشور روابط دو کشور را در سالهای پیشرو بسیار گرم و گسترده پیشبینی میشود.
امسال تاجیکستان بهعنوان میهمان ویژه در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور دارد. درباره این حضور و تاثیراتی که در آینده روی روابط دوکشور دارد، چه نظری دارید؟
میدانید که همه ساله یکی از کشورها بهعنوان میهمان ویژه در نمایشگاه کتاب شرکت میکند. از مدتی قبل تماسها و مشورتها بین مقامات مربوطه ایران و تاجیکستان صورت گرفت و قرار شد تاجیکستان میهمان ویژه باشد. هیأت ۱۸ نفره متشکل از شعرا، ادیبان و هنرمندان تاجیکی به سرپرستی وزیر فرهنگ آن کشور خانم زلفیه دولت زاده به تهران آمدند و غرفه تاجیکستان در دومین روز نمایشگاه با حضور وزای فرهنگ جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان افتتاح شد. در همان روز دو نشست تخصصی و شب شعر با حضور مقامات و اساتید و علاقهمندان برگزار شد. بدون تردید میهمان ویژه بودن تاجیکستان در نمایشگاه فرصت مغتنمی برای آشنایی ایرانیان بهویژه اساتید و پژوهشگران با نشریات آن کشور و نیز بستر مناسبی برای گسترش تعاملات فرهنگی بین دو کشور است. در غرفه تاجیکستان علاوه بر کتابهای آن کشور، کتابهایی که در ایران به خط فارسی نویسهگردانی شده نیز در معرض نمایش گذاشته شده است.
اکنون در تاجیکستان از شما با احترام یاد میشود. میان عامه مردم هنوز روایتهای چندانی از تجربه حضورتان در تاجیکستان مطرح نشده است. اگر موافق باشید، کمی هم درباره آن حضور صحبت کنیم.
تجربه شخصی در سمت سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور تازه استقلالیافته تاجیکستان، که آن سالها به سبب جنگهای داخلی دچار ناامنی و فقر هم شده بود، به خوبی نشان میداد که روابط ایران و تاجیکستان نمیتواند محدود به روابط رسمی بین دولتها باشد. بنابراین از بدو ورود به محل مأموریت، علاوه بر روابط دیپلماتیک و تماس با نهادهای دولتی، با تمام گروههای مردمی ارتباط صمیمانه برقرار میکردم. در برنامه دانشگاهها، آکادمی علوم، اتحادیه نویسندگان و مناسبتهای هنری و فرهنگی مختلف حضور داشتم. در مراسم یادبود استادان و هنرمندان شرکت میکردم. به اقصی نقاط کشور سفر میکردم با مردم عادی مراوده داشتم. روزی نبود که چند تن از ضیائیان (فرهیختگان) یا مردم عادی با بنده ملاقات نداشته باشند. انگیزه ملاقاتهای غیررسمی با طبقات مختلف مردم، بهویژه در دورانی که جنگ داخلی در جریان بود و رسانههای برخی از کشورها مواضع خصمانه نسبت به ایران داشتند و اتهامات بیاساس وارد میکردند، در خنثی کردن تبلیغات ضدایرانی مؤثر بودم و چهره برادرانه ایران را بیشتر نمایان میکردم. هرکدام از افرادی که از شهرها و روستاهای دور و نزدیک با من ملاقات میکردند، در بازگشت به موطن خود مُبلغ ایران میشدند و دیگردوستانشان را از حقایق باخبر میکردند.
شما رئیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان هستید. از ایده تاسیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان در تهران برایمان بگویید.
ایده تشکیل هیئتی برای کمک به تقویت روابط دو کشور پس از پایان مأموریتم در تاجیکستان در سال ۱۳۷۶شکل گرفت. البته در آن زمان قصد بر این بود که چهرههای سیاسی در این هیئت باشند. کسانی چون مرحوم دکتر حسن حبیبی یا دکتر غلامعلی حدادعادل. پس از مشورت با دوستان به این نتیجه رسیدم این مقامات وقت کافی برای کارهای انجمن نخواهند داشت و بهتر است افرادی در هیئت مدیره باشند که ضمن داشتن علاقه به تاجیکستان و آشنایی با آن کشور بتوانند فرصت لازم برای کارهای غیردولتی داشته باشند. با اعزام بنده به ژنو، به عنوان سفیر در دفتر اروپایی سازمان ملل متحد، فکر تشکیل انجمن چند سال به تعویق افتاد.
انجمن از سال ۱۳۸۶ شکل رسمی پیدا کرد و فعالیتهای جدی و البته کاملا داوطلبانه آغاز شد. در مورد انجمن باید بگویم سرمایه انجمن ما اعتماد اعضا و فکر و تلاش همکارانمان در هیئت مدیره است. شرح فعالیتهای فرهنگی مردمی انجمن بسیار مفصل است و در این مجال اندک نمیتوان به آنها پرداخت. خلاصه باید عرض کنم برغم اینکه انجمن هیچگونه درآمدی به جز حق عضویت اندک اعضا ندارد. به دلیل اعتبار و جایگاه ویژه آن، بیش از ۱۵۰ برنامه فرهنگی مختلف از سال ۱۳۸۶ تا قبل از کرونا برگزار شد. این برنامهها شامل بزرگداشت مشاهیر تاجیکی، برگزاری نشستهای تخصصی در باره تاجیکستان، شبهای شعر، شرکت فعال در نمایشگاههای سالانه کتاب، پذیرائی هیئتهای فرهنگی تاجیکی در سطوح مختلف در سطح معاون مجلس و استاندار ولایت سغد-خجند، رونمایی از کتاب رییس جمهور تاجیکستان با عنوان «زبان ملت ، هستی ملت» از جمله اقدمات این انجمن است.
لازم است به این نکته اشاره کنم که هر چند اشترکات تاریخی، نژادی، دینی و زبانی بین ما و تاجیکان به حدی است که میتوان ما را یک ملت دو پاره شده نامید. ایرانیها و تاجیکان خویشاوندان یکدیگرند ولی به دلیل فاصلهای که بهویژه در هفتاد سال استیلای کمونیسم بین ما افتاده، از تحولات اجتماعی و فرهنگی همدیگر کم اطلاع هستیم و ضرورت دارد فرهیختگان و پژوهشگرن با این تحولات در هر دو کشور آشنا شوند تا شناخت عمیقتری نسبت به یکدیگر پیدا کنیم. در این رابطه در سالهای قبل تدریس خط سریلیک برای علاقهمندان در انجمن راه اندازی شده بود که مدتی است متوقف شده و مجددا دایر خواهد شد.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۲۰ اردیبهشت آغاز به کار کرده و تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) و همزمان بهصورت مجازی در ketab.ir ادامه دارد.