
اقتباس از ناداستان؛ راهی برای بازآفرینی خلاقانه متون کهن در سینما
1404/02/24-14:07
در نشست «اقتباس از ناداستانها و حکایتهتی ملی و بومی» که در سرای ادبیات نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد، مهرزاد دانش، پژوهشگر حوزه سینما، با بررسی ظرفیتهای سفرنامهها، زندگینامهها و متون کهن ایرانی چون آثار ناصرخسرو و سعدی، بر اهمیت تبدیل ناداستان به داستان در سینمای ایران تأکید کرد.
به گزارش ستاد خبری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نشست فرهنگی «اقتباس از ناداستانها و حکایتهای ملی و بومی» امروز چهارشنبه 24 اردیبهشتماه با حضور مهرزاد دانش، پژوهشگر حوزه ادبیات و سینما در نمایشگاه کتاب تهران برگزارشد.
دانش در پاسخ به پرسشی درباره تعریف اقتباس، گفت: اقتباس در شکل کلاسیک به بازآفرینی یک متن داستانی در قالب سینما گفته میشود، زیرا این متون از عناصر داستانی برخوردارن، اما در ناداستان، با متونی مواجهایم که بر پایه واقعیت شکل گرفتهاند و فاقد ساختار داستانیاند.
وی در ادامه افزود: زندگینامهها، سفرنامهها، اطلسها و حتی اخبار روزمره میتوانند از جمله منابع ناداستانی برای اقتباس باشند. مانند فیلمهایی که بر اساس روایتهای واقعی ساخته شدهاند، از جمله یافتن کیف گمشده توسط یک قهرمان و بازگرداندن آن به صاحبش.
دانش با اشاره به اینکه بسیاری از آثار سینمایی هالیوود نیز از دل ناداستان برآمدهاند، به حضور پررنگ منابع غیرتخیلی در سینما تأکید کرد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اصالت ناداستان و نسبت آن با فرهنگ ایرانی تصریح کرد: ما در متون کهن خود، مانند سفرنامه ناصرخسرو، نمونههای ارزشمند ناداستانی داریم. این آثار نهتنها اصالت دارند بلکه ظرفیت اقتباس بالایی نیز دارند. همچنین استفاده از حمایتهای فولکلور، بخشی از این میراث فرهنگی است.
وی با تحلیل حکایتی از ناصرخسرو توضیح داد که چگونه میتوان این متون را با استخراج «هسته دراماتیک» به داستان سینمایی تبدیل کرد. به گفته دانش، ابتدای حکایت با توصیف شهری ویران آغاز میشود، سپس مردی ظاهر میشود که داستانی درباره سقوط یک کودک به چاه را روایت میکند. این سه نقطه میتوانند سه پرده دراماتیک فیلم باشند: معرفی شهر، حادثه و کشف قنات.
دانش در بخش دیگری از سخنان خود به دشواریهای اقتباس از متون سنگین اشاره کرد و با ذکر مثال انیمیشن «زال و رودابه» گفت: این انیمیشن دقیقاً از متن شاهنامه استفاده کرده، اما بهدلیل ریتم یکدست و زبان ثقیل، خستهکننده از آب درآمده است.
وی در ادامه، روند تبدیل حکایات سعدی به روایتهای امروزی را نیز شرح داد: ابتدا باید مضمون حکایت و هسته دراماتیک آن استخراج شود، سپس برای همراستا شدن با فضای امروز، داستان در زمانه معاصر بازنویسی میشود، حتی میتوان با رویکردی طنزآمیز، آن را به یک فیلم طناز امروزی بدل کرد.
در بحث اقتباس زبانی، دانش بر اهمیت استفاده از ظرایف ادبیات کهن تأکید کرد و افزود:گاهی میتوان از یک قطعه شعر یا روح کلی یک متن الهام گرفت و برای ایدهای معاصر از آن بهره برد، مانند انیمیشن جعفری جوزانی که داستان حضرت عزرائیل را از دل حکایات مولوی اقتباس کرده و با الهام از مفهوم آیینه، تصویرسازی خلاقانهای ارائه داده بود.
وی همچنین یادآور شد: در ادبیات کلاسیک ما، ایماژهای بصری فراوانی وجود دارد که برای تصویرسازی در سینما، بهویژه در ژانر انیمیشن، منبعی غنی و کاربردی به شمار میروند.
دانش در بخشی از این نشست، با اشاره به ظرفیتهای قرآنی در تصویرسازی، بیان کرد: در قرآن و متون دینی ما نیز تصویرسازیهای قابل توجهی وجود دارد که در اقتباس سینمایی میتواند الهامبخش باشد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت سبک قرآن با کتاب مقدس گفت: در قرآن، در یک پاراگراف ممکن است زاویه دید مدام تغییر کند و گاهی روایت درونی شود. در حالیکه کتاب مقدس بیشتر به قصهپردازی کلاسیک نزدیک است. چهار انجیل نیز حالتی شبیه پندنامه دارند، اما قرآن تمرکز بیشتری بر «حمایت» دارد تا ساختار داستانی متعارف.
وی با تأکید بر اینکه لحن آیات مکی و مدنی کاملاً متفاوت است، ادامه داد: آیات مدنی بیشتر به وضعیتهای عادی زندگی میپردازند، در حالیکه سورههای مکی آهنگین، رمزآلود و پر از حالات رازآلود هستند. همین تفاوتها ظرفیتهای تصویری زیادی را ایجاد میکنند که در اقتباس میتوان از آنها بهره گرفت.
دانش با بیان اینکه بسیاری از داستانهای قرآنی در چند سوره پراکندهاند و ساختار کلاسیک داستان را ندارند، افزود: به همین دلیل، قرآن بیشتر از آنکه بهعنوان منبع داستان متعارف استفاده شود، بهعنوان منبع ناداستان قابل بهرهبرداری است. اما این به معنای کمبود ظرفیت نیست، بلکه باید نگاهمان را تغییر دهیم.
وی ادامه داد: دو رویکرد برای اقتباس از قرآن وجود دارد، یکی استفاده مستقیم از سورهها و دیگری بهرهگیری از ظرایف زبانی و تصویری موجود در قرآن.
دانش به نمونهای از این ظرافتها اشاره کرد و گفت: در داستان حضرت زکریا، قرآن به سستی استخوانها و سفیدی موهای شقیقه اشاره میکند، اما در فیلم اقتباسشده، از این ظرافتهای بصری بهرهای گرفته نشده است. در واقع این خلاقیتی است که در خود متن قرآنی وجود دارد و حیف است در آثار سینمایی مورد استفاده قرار نگیرد.
دانش با اشاره به توصیفهای بصری موجود در قرآن، از کمتوجهی به آنها در سینمای ایران ابراز تأسف کرد و گفت: فضاسازی بصری و تغییر زاویه دید که در قرآن بهشکل خلاقانهای صورت میگیرد، میتواند الگویی مؤثر در فیلمسازی باشد، حتی اگر قرآن از نظر ساختار، داستان نباشد اما توصیفات زبانی و این ظرافتها قابلیت تصویرسازی را دارند.
وی در پایان تأکید کرد: در قرن بیستم، ادبیات از سینما تأثیر پذیرفته و ویژگیهایی مانند سیالیت گفتوگوها و شخصیتپردازیهای دقیق را از آن وام گرفته است. قرآن نیز از این منظر قابل بررسی است که روایت بر اساس سیالیت میتواند به الگویی نو برای روایتپردازی در سینما بدل شود.
سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلی امام خمینی(ره) در حال برگزاری است. همزمان با برگزاری بخش حضوری نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴ تهران، بخش مجازی نمایشگاه نیز در سامانه book.icfi.ir امکان خرید غیرحضوری کتاب را برای علاقهمندان مهیا کرده است.