در سراي كودك و نوجوان مطرح شد
توسعه نظارت بر ادبيات كودكان از طريق انجمنها و تشكلهاي غير دولتي
1389/02/22-08:30
عليرضا كرماني، پژوهشگر حوزه ادبيات كودك و نوجوان در نشست «رويكردهاي انتقادي به ادبيات كودك» كه عصر امروز(چهارشنبه 22 ارديبهشت ماه) در سالن كودك و نوجوان اهل قلم نمايشگاه برگزار شد، توسعه نظارت بر تاليفات ادبي كودكان را به حوزه انجمنها و تشكلهاي غير دولتي، از عوامل افزايش نظارت و مقابله با اعمال سليقه در بازنگري آثار خواند.
به گزارش ستاد خبري سراي اهل قلم بيست و سومين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، اين برنامه با حضور و سخنراني عليرضا كرماني، محقق و كارشناس ارشد جامعهشناسي برگزار شد.
اين كارشناس با بيان اين كه از منظرهاي گوناگون، ميتوان به مقوله ادبيات كودك و نوجوان رويكردهاي متعدد و نويني داشت، گفت: از ديدگاه جامعهشناسي، دو رويكرد اصلي وجود دارند كه به «جهان متن» و «جهان خارج از متن» تقسيم ميشوند.
وي افزود: در رويكردهاي محدود به جهان متن، جامعهشناس ميخواهد الگوهاي پنهان آن را دريابد. اين رويكرد بسيار قوي است و افراد مهمي در آن ظهور كردهاند كه ميتوان به لوكاج و رومن اشاره كرد. آنها ميخواستند دريابند جهان اجتماعي متن چيست و بر چه چيزهايي دلالت دارد. بر اساس اين ديدگاه، رمان در ادبيات مدرن، يك نوستالوژي رمان سنتي، مرثيهاي در رساي دنياي سنتي و نقدي بر جهان پيچيده و شايد ناپاك مدرن به شمار ميآيد.
كارشناس اين برنامه درباره رويكرد معطوف به «جهان خارج از متن» عنوان داشت: جامعهشناسي در اين رويكرد ميخواهد دريابد جهان خارج چه تأثيري بر متنهاي توليد شده به عنوان ادبيات دارد، ادبياتي كه در مطالعه تطبيقي محتوا با ارزشهاي بزرگسالان ميكوشد. سوال اصلي اين ادبيات اين است كه چه نوع جامعهپذيري از طريق اين كتابها به كودكان منتقل ميشود؟
كرماني ادامه داد: در بررسي از اين منظر، نقش عواملي نظير دولتها را ميتوان بررسي كرد. در اين راستا، نهادهايي نظير وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، آموزش و پرورش، خانوادهها، بنگاههاي انتشاراتي نقش پررنگي در ايران دارند. در اين رابطه نقدهايي نيز بر ادبيات كودك مطرح ميشوند.
سخنران برنامه با بيان اين كه «از منظر جهان خارج از متن، ادبيات كودك، وسيله اي براي انتقال به مرحله بزرگسالي است» اظهار داشت: هدف آن، انتقال ارزشهاي دوره بزرگسالي به كودكان شناخته ميشود، اما جامعهشناختي جديد از منظر نقد به اين نگاه، رشد ميكند. از نظر آن، كودكان يك هدف و كودكي في نفسه يك ارزش است. اين منظر معتقد به آمريت و حقوق شهروندي براي كودكان است، چرا كه جامعهشناسي جديد اعتقاد دارد كودكان هم چيزي به فرهنگ جامعه ميافزايند. كودكان هم تأثير ميپذيرند، هم فرهنگ جامعه را متأثر ميسازند.
در اين ديدگاه كودك هم بايد از تمامي حقوق بزرگسالان برخوردار باشد. نگاه از اين منظر ميتواند براي ادبيات كودك بركات زيادي داشته باشد. مفهوم مركزي آن شهروندي است. نگاه انتقادي بر ادبيات كودك در ايران نكات مهمي دارد كه متأثر از عوامل اجتماعي ـ محيطياند.
نظارت به شكل كنوني يعني سانسور، تأثيرات منفي بر ادبيات كودكان گذاشته است، كمترين آسيب آن اين است كه جامعه يا مخاطب را ـ به اين بهانه كه آنها با چهارچوبهاي آييننامه همسو نيستند ـ از ديدگاهها و نظرات بسياري محروم ميكند. اما مشكل فراتر از اينهاست.،چون آييننامه يك واقعيت است و تفاسيري كه از اين آييننامهها ميشود، چيز ديگري است. با تمام اين اوصاف معتقدم مميزي به طريق دولتي نميتواند چندان كارساز باشد، بلكه در انجام اين رسالت بايد انجمنها و تشكلها همكاري كنند.
نظارت بر ادبيات كودك توسط انجمنها يا تشكلهاي غير دولتي امكان اشتباهات كمتري پيدا ميكند و كنترل بيشتري بر آن صورت ميگيرد. اقتصاد نشر، فرهنگ و ادبيات به ويژه ادبيات كودك نيازمند حمايتياند كه جداي از دخالت باشد. سفارشينويسي يكي از آسيبهايي است كه اين نظارتها ميتوانند در پي داشته باشند. چرا كه بسياري از ناشران به اميد بهرهبردن از حمايتهاي دولتي، سعي ميكنند كتابها را به گونهاي منتشركنند كه باب ميل مسوولان دولتي باشد. حتي اگر اين آثار با ذائقه مسوولان دولتي هم سو باشد، سلايق گوناگون را از بين ميبرد.
ادبيات كودك متفاوت از ادبيات بزرگسال است و حديث نفس كودك نيست، بلكه مبتني بر شناخت بزرگسالان از كودكان است.
وي درباره نويسندگي و نويسندگان گفت: اين يكي از اركان ادبيات است اما در بررسيها، نويسندگان نميتوانند از راه نويسندگي امرار معاش كنند يعني ما نويسنده حرفهاي در كشورمان نداريم. جهان مدرن به ما ياد داده در جايي ميتوانيم منتظر پيشرفت باشيم كه كار حرفهاي صورت بگيرد.